Ghahreman Hyper Market قهرمان، انتخابی مطمئن برای خریدی ارزان
ابتدا تصور کنید قرار است چند روزی به مسافرت بروید. چه اسباب و لوازمی برمی دارید؟ چه برنامه ای در نظر می گیرید؟ چه چیزهایی را بر چه چیزهایی مقدم می دانید؟
اکثر مردم در این مواقع سه مسئله را مدنظر قرار می دهند:
۱) کجا می خواهند بروند.
۲) چگونه می خواهند بروند.
۳) چه مدت می خواهند آنجا بمانند.
مسلما شما پس از تصمیم گیری در این موارد با استفاده از نقشه مسیر مورد نظر، مقداری که در هر روز باید بپیمایید و مسائلی از این دست را مورد توجه قرار می دهید. حتی ممکن است هتل محل اقامت و هزینه ای که برای تفریح یا خورد و خوراک متحمل می شوید را هم از قبل حساب کنید و آنها را روی کاغذ بیاورید.
واضح است که با توجه به مقتضیات امکان دارد این برنامه دستخوش تغییراتی شود. برای نمونه ممکن است در جایی بیشتر به شما خوش بگذرد وبخواهید مدت بیشتری آنجا بمانید. یا ممکن است از هتل محل اقامت خود راضی نباشید و تصمیم بگیرید زودتر از برنامه آنجا را ترک کنید. حتی اگر بخواهید در تصمیم گیری های خود چنین تغییراتی بدهید با وجود برنامه مشخص و از پیش تعیین شده این تغییرات بسیار آسانتر و سازماندهی شده تر صورت می گیرند. با این کار در وقت خود صرفه جویی می کنید و فرصت بیشتری برای لذت بردن از مسافرت می یابید. در تجارت هم باید همین گونه سازماندهی شده و با برنامه پیش بروید. حالا سوال من اینست که آیا شما برای موفقیت در تجارت خود برنامه بازاریابی مشخصی دارید؟ اگر پاسختان مثبت است به شما تبریک می گویم. اما اگر پاسختان منفی است بد نیست بدانید شما جزء ۹۸ درصدی هستید که من تاکنون این سوال را از آنها پرسیده ام.
به راستی چرا این گونه است؟ چرا ما برای انتخاب مسیرمان در سفر از برنامه و نقشه استفاده می کنیم اما برای کسب نتایج مطلوب در کسب و کارمان اینقدر حساب نشده و بی برنامه پیش می رویم؟
در اینجا لازم است به دو نکته زیر که موفقیت یا عدم موفقیت تجارت شما را تعیین می کنند توجه کنید:
۱) برنامه بازاریابی مکتوب موجب افزایش بازدهی تجارت می شود.
۲) نداشتن برنامه بازاریابی مکتوب یا فقط داشتن تصویری ذهنی از آن نتیجه مثبتی برای تجارت در بر ندارد.
برنامه بازاریابی مکتوب تصویر دقیقی از آنچه برای رسیدن به هدف نیاز است به دست می دهد.
چهار مرحله تنظیم برنامه بازاریابی سودآفرین در زیر ذکر شده است:
۱) انتخاب هدف و مشخص نمودن مراحل دستیابی به آن
جهت دستیابی به اهداف مالی ابتدا باید آن اهداف را تعیین کنید!
به عبارتی باید مشخص کنید که می خواهید درآمد سالانه تان چقدر باشد. یا چه میزان درآمدی مخارج سالانه تان را تامین می کند. حال این مخارج را تقسیم کنید و آن را به صورت ماهانه و هفتگی هم محاسبه نمائید. چنانچه این میزان برای تجارت شما منطقی و مطلوب است، آن را یک بار دیگر تقسیم و برای هر روز محاسبه کنید. بدیهی است که در صورت دستیابی به اهداف روزانه، هفتگی و ماهانه خود به اهداف سالانه نیز دست می یابید.
۲) ترسیم منحنی کسب و کار
برنامه بازاریابی، جهت جلب مشتری و تحقق اهداف مالی از پیش تعیین شده تنظیم می شود. اگر حداقل یک سال از تجارت شما می گذرد، کم و بیش با اهداف مالی مطلوب خود آشنا هستید و می توانید برنامه بازاریابی خود را براساس نتایج سال گذشته تنظیم کنید. اما اگر قصد دارید تازه وارد عرصه تجارت شوید و از اهداف مالی مطلوب آگاه نیستید، می توانید برنامه بازاریابی خود را براساس معیار و نتایج متعارف تجارت های مشابه تنظیم کنید.
برنامه بازاریابی زمانی معنا می یابد که شما مسیر کار خود را به دقت مشخص کنید و از منحنی کسب و کارتان مطلع باشید. برای نمونه باید خوب به این موارد توجه کنید: برای جلب مشتری جدید به چه چیز نیاز دارید؟ چه تعداد تماس تلفنی باید بگیرید؟ چه تعداد ملاقات های شغلی باید ترتیب دهید؟ چه مدت باید این کار را ادامه دهید؟ چه مشتریانی برای تجارت شما سودآفرین هستند؟ بازاریابی برای چه مشتریانی آسانتر است؟ چه تعداد مشتری نیاز دارید تا به اهداف مالی روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه خود دست یابید؟
در گذشته چه راهکارهایی برای جلب مشتری جدید مفید بوده است؟ در ازای هر تبلیغ و فعالیت بازاریابی چه تعداد مشتری جدید به دست آورده اید؟ آیا با برگزاری کارگاه یا سمینار سود بیشتری کسب کرده اید؟ از چه نوع تبلیغاتی استفاده می کنید؟ چه راهکارهای بازاریابی جدیدی در نظر دارید؟ اینها مواردی هستند که باید در منحنی کار شما گنجانده شوند و خوب به آنها توجه کنید. سرمایه گذاری روی هر کدام از این موارد موجب می شود در طولانی مدت از هزینه آن کاسته شود و آسانتر به برنامه بازاریابی خود تحقق بخشید.
۳) تحلیل نتایج و ثبت آنها
اگر تحلیل درستی از نتایج فعالیت های بازاریابی خود ندارید و نمی دانید کدام راهکار برایتان موثر و کدامیک غیرموثر است چگونه می خواهید به اهداف مالی خود دست یابید؟
اعتماد به هیچ برنامه یا راهکار بازاریابی نباید شما را از توجه به نتایج واقعی آن راهکار باز دارد. باید مدام نتایج کار خود را تحلیل کنید. برای نمونه اگر مشتری جدیدی با شرکت شما تماس گرفته است باید از او بپرسید: چگونه با شرکت شما آشنا شده است؟ از طریق یک دوست؟ راهنمای تلفن مشاغل؟ تبلیغات؟ دفترچه های راهنما؟ سمینارها یا کارگاه هایی که شما در آنها شرکت کرده اید؟ یا از طریق مصاحبه ای که با یک شبکه محلی داشته اید؟
جوابها را ثبت کنید. تحلیل و بررسی نتایج به فعالیت های بازاریابی شما جهت می دهد و راه کسب نتایج مطلوب را مشخص می کند. اگر فقط یک بار مسیر را پیدا کنید ادامه آن آسانتر می شود.
۴) بررسی برنامه و اعمال تغییرات احتمالی جهت کسب نتایج بهتر
برنامه بازاریابی خوب برنامه ای است که با توجه به تحلیل بازار و نتایج کسب شده همواره تغییر کند و بهتر شود. زیرا از طریق این برنامه نکات آموزنده ای به دست آمده است که با اصلاح و تقویت آن برنامه بهتری حاصل می شود.
با استفاده از نتایج به دست آمده در مرحله ۳ در مورد اثربخشی برنامه بازاریابی خود تصمیم گیری کنید. ببینید کدام روش بیشترین سود و کدام روش کمترین سود را داشته است. کدام روش برای سوددهی نیاز به تغییر دارد؟ و کدام محصولات یا خدمات سوددهی بیشتری دارند؟ آیا باید در مورد آنها تبلیغات بیشتری کرد؟
چنانچه متوجه شدید هزینه راهکاری که در پیش گرفته اید از سوددهی آن بیشتر است آن را ترک کنید. به سراغ راهکارهای دیگر بروید و نتایج هر تغییر و تحول را به دقت بررسی کنید.
جمع بندی
تنظیم برنامه بازاریابی موثر و سودآفرین کار رعب آوری نیست. این برنامه شماست. باید اهداف آن برایتان واضح باشد. نیازی نیست به زرق و برق آن بپردازید یا آن را از کلمات پیچیده پر کنید. فقط کافی است اهداف خود را به طور شفاف بنویسید و در جهت تحقق بخشیدن به آن تلاش کنید.
